- دایره پوشش این مدل وسیع است.
- برای درک این مدل از 5 مرحله عبور می کنیم
 - مرحله اول: منبع پیام خود را به شکل رمز در می آورد.به صورت علامت های خاصی جهت مقصد می فرستد و انتظار او آن است که منبع بتواند با او در معنی یکسانی از پیام اشتراک داشته باشد.
برخی اشکالات وارده در این مسیر عبارتند از:
کمبود اطلاعات منبع /ناتوانی در رمز گذاری مناسب/عدم موفقیت در ارسال/ سرعت کم ارسال پیام/ نرسیدن پیام به مقصد/ ناتوانی مخاطب در رمز خوانی
موفقیت در ارتباط وابسته به موفقیت در تمام مراحل یاد شده است.

نکته*

 

- توضیح موضوع و مساله ای برای مقصدی که اصلا” او را نمی شناسیم شبیه یک معجزه است.
- ظرفیت یک کانال ارتباطی را می توان تصحیح کرد اما هرگز نمی توان بیش از ظرفیت کامل از آن استفاده کرد.
 - در مرحله دوم مدل
عنصر میدان تجربه مطرح می شود منبع و مقصد می بایست دارای تجربیات مشترک ،یکسان باشند تا امر اتصال پیام به طور موثر انجام شود.
اگر هیچ تجربه مشترکی میان منبع و مقصد وجود نداشته باشد ،ارتباط غیر ممکن است.
- منبع می بایست پیام را طوری تنظیم کند که با بخشهایی از تجربیاتش که به مقصد نزدیک است ربط دهد.
 در مرحله سوم مدل
مطرح می شود که هر فردی در فراگرد ارتباط،کد گذاری و باز خوانی کد را انجام می دهد.او دریافت کننده ،انتقال دهنده و شرح وتفسیر کننده است.
- آنچه یک فرد کد گذاری می کند وابسته به انتخاب پاسخهای قابل دسترس و موقعیت و شرایط مشخص و معنی هایی که ارتباط با آن هستند،دارد.
فرد به طور مداوم ، علایم را از محیط خود باز خوانی می کند. آنها را تفسیر می کندو بر اساس شرایط خاص واقعا”موجود عینی و ذهنی،چیزی را به عنوان نتیجه ،کد گذاری می کند.پس فراگرد ارتباط شروع و پایان ندارد و واقعا” بی انتهاست.
 درمرحله پنجم
شرام به نقش بازخورد و اهمیت آن در ارتباط می پردازد.منبع می بایست بر اساس بازخورد گیرنده ،پیام خود را تنظیم کند.
 نکته: در هر ارتباط بندرت پیام تنها در یک کانال فرستاده می شود منبع با استفاده از تن صدا،لحن صدا،و کیفیت صدا(عمق ، ارتفاع،خشن بودن،نازک بودن،قوی بودن،ظریف بودن،تند و کند بودن) کانال چهره،اندام وضعیت کلی بدن و… در حال ارسال پیام و باز خورد است.
- این نوع کانال ترکیبی(multiple channcl) حتی در ارتباط نوشتاری نیز وجود دارد.(تیتر،نوع فونت،اندازه،و رنگ،جای مطلب در صفحه ،تصویر و ….)


- دو ریاضی دان آمریکایی بودند که مدلی ساده و روشن را ارائه دادند این مدل از دیدگاهی ریاضی به بررسی ارتباط می پردازد.

- برای برقرای ارتباط نیاز به یک منبع است که بعد از رمز گذاری پیامی را تولید کند.این پیام به وسیله گیرنده رمز خوانی می شود.در این مدل به نقش پارازیت توجه شده است.
به طور مثال یک مرد در پشت تلفن (منبع) با دهانی تلفن(رمز گذار) کلماتی به کار می برد(پیام) این پیام صوتی در سیستم تلفن بصورت تحریک ا لکتریکی عبور می کند(کانال) و توسط یک گوشی تلفن دیگر (رمز خوان ) توسط ذهن شنونده تلفن (گیرنده) درک و فهمیده می شود.
- در این مدل رمز خوانی و رمز گذار ،هر نوع دستگاهی دانسته می شود که اطلاعات را در یک فرم به فرم دیگر تبدیل کند.
- مغز انسان نیز نوعی دستگاه رمز گذار است که تصاویر و ایده ها را به کلمه ونمادهایی تبدیل می کند که توانایی انتقال در گفتگو یا نوشته را داشته باشد.
- در این مدل پارازیت را مربوط به کانال یا پیام دانسته اند.
در این مدل توسعه کامپیوتر و توسعه اکثر مدلهایی که برای ارتباط طراحی شد تاثیر بسزایی داشته است.


 ۷. سبک رهبری بوروکراتیک و یا رهبری اداری و یا Bureaucratic Leadership

سبک رهبری بوروکراتیک یکی از سبک‌های رهبری است که می‌تواند به ‌ندرت تاثیرگذار باشد. رهبران بوروکراتیک با روش‌های کتابی پیش می‌روند. این نوع از رهبری می‌تواند در نقطه‌ی مقابل رهبری استبدادی قرار بگیرد که بیشتر مورد توجه و علاقه‌مندی کارمندان واقع می‌شود. اما در این نوع از روش‌های رهبری، در صورت بروز یک مشکل با شیوه‌های ابداعی کارمندان جدید خود مخالفت می‌کند چرا که او پایبند به شیوه‌های قدیمی موجود در کتاب است. ممکن است  کارکنان شرکتی که با این سبک رهبری پیش می‌رود به‌ مانند کارکنان شرکتی که تحت کنترل رهبری خودکامه کار می‌کنند احساس محدودیت نکنند، اما هنوز هم در این نوع سبک رهبری آزادی عمل کمی در چگونگی ایفای نقش کارمندان وجود دارد. این نوع از رهبری هم مانند رهبری خودکامه می‌تواند خیلی زود نوآوری موجود در کارمندان را خنثی کند و قطعاً برای شرکت‌هایی که اهداف بلند پروازانه برای رشد سریع خود دارند توصیه نمی‌شود.

در آخر ما به ‌شما توصیه می‌کنیم برای ارزیابی سبک رهبری خود ترکیبی از سبک‌های رهبری فوق را با توجه به ‌صنعت، شغل و اهداف شرکت خود انتخاب کنید. با توجه به ‌نظریات کارآفرینان بسیار موفق، ترکیبی از سبک‌های رهبری می‌تواند منطق عمل شما را بالا ببرد. با استفاده از این منطق شما می‌توانید ارزیابی کنید که چگونه محیط اطراف خود را تفسیر کنید و واکنش‌های کارمندان خود را در جهت پیشرفت و ایمنی شبکه شغلی خود به ‌چالش بکشید. حتی اگر شما یک رهبر فردگرا هم باشید باید بتوانید با روش‌های خود آگاهانه و خلاق در درجه‌ی اول اقدامات خود را در جهت توسعه‌ی شرکت خود و همین‌طور خلاقیت‌های فردی و اعتماد به ‌نفس بالای کارمندان‌تان برنامه‌ریزی کنید. یک رهبر خوب همیشه می‌تواند به ‌شهود خود در فرآیندهای سازمانی اعتماد کنند، همین‌طور قادر است با سایر اعضای تیمش به‌ راحتی ارتباط برقرار کند و به ‌همین ترتیب بتوانند ایده‌های آن‌ها را درک کند و از آن‌ها استفاده کند.


 ۶.  سبک رهبری عملیاتی و یا Transactional Leadership

سبک رهبری عملیاتی از جمله سبک‌های رهبری گاهی موثر به ‌حساب می آید. روش رهبری عملیاتی امروزه نسبتاً در میان شرکت‌های مختلف رایج شده است. در این روش مدیران و رهبران سعی می‌کنند به‌ کارمندانی که وظایف خود را انجام می‌دهند پاداش بدهند. برای مثال تیم‌های بازاریابی برنامه ریزی شده‌ جوایزی را برای کمک به‌تولید یک تعداد مشخص از محصول‌ها، در پایان هر سه ماه دریافت می‌کنند. به‌سبک رهبری عملیاتی رهبری معامله‌ای هم می‌گویند. رهبری عملیاتی به‌ایجاد نقش و مسئولیت برای هر کارمند کمک می‌کند، پاداش می‌تواند انگیزه‌ی خوبی برای بهبود روابط فردی در کار منجر شود؛ همچنین می‌تواند کارمندان را به‌گونه‌ای تربیت کند که آنها حداقل کار خود را در حیطه‌ی توانایی‌هایشان انجام دهند. این یعنی این‌که هر کارمند می‌داند که چه مقدار کار یا تلاش لازم است تا بتواند به‌ جایزه و پاداش مورد نظر دسترسی پیدا کند. این نوع از سبک رهبری می‌تواند برنامه‌های انگیزشی را برای بالا بردن سطح انگیزه در میان کارمندان ارائه کند. اما به‌ یاد داشته باشید همیشه این نوع از برنامه‌ها باید متمرکز و همسو با اهداف شرکت شما باشند.


 ۴.  سبک رهبری استراتژیک و یا Strategic Leadership

سبک رهبری استراتژیک معمولاً یک سبک رهبری موثر به‌ حساب می آید. مکان نوع سبک رهبری در تقاطع و تعامل مستقیم بین عملیات اصلی شرکت و همین‌طور فرصت‌های رشد فردی به‌ عنوان رهبری قرار می‌گیرد. در این روش رهبر سعی می‌کند بار مسئولیت‌های اجرایی خود را در حالی که اطمینان حاصل می‌کند شرایط کاری فعلی برای هر کسی دیگری از جمله کارمندان و بقیه‌ی اعضای تیم شرکت، شرایط کاری پایدار و موثری است، برعهده می‌گیرد.


۳.  سبک رهبری آزادی‌خواهانه و یا Laissez-Faire Leadership

راهنمایی آزادی‌خواهانه معمولاً می‌تواند گاهی موثر واقع شود. رهبری آزادی‌خواهانه، حداقل رهبری تحت نفوذ می‌باشد که قدرت بسیار زیادی ندارد. اصطلاح فرانسوی Laissez-Faire  به ‌معنای واقعی کلمه اجازه دادن به ‌بقیه” ترجمه می‌شود، در این روش رهبران تقریباً تمام قدرت خود را مابین کارمندان خود قسمت می‌کنند. اگرچه سبک رهبری آزادی‌خواهانه می‌تواند کارمندان شما را با اعتماد به‌نفس بیشتری وادار به ‌کار کردن کند و این احساس را به آن‌ها بدهد که همه با هم دوست هستند و یا اینکه بتواند توانمندی آن‌ها را در هنگام کار بیشتر کند، اما در عین حال، می‌تواند توسعه‌ی خود شما را به ‌عنوان یک رهبر محدود کند و شاید هم بتواند فرصت‌های مهم شرکت را برای رشد بیشتر نادیده بگیرد. بنابراین به‌ شما توصیه می‌کنیم اگر از سبک رهبری آزادی‌خواهانه استفاده می‌کنید سعی کنید همیشه این نوع سیستم رهبری خود را در حال کنترل نگه دارید


 ۲. سبک رهبری خودکامه و یا  Autocratic Leadership

رهبری خودکامه معمولاً به ‌ندرت می تواند موثر واقع شود. رهبری مستبدانه و یا همان رهبری خودکامه، مع رهبری دموکراتیک می‌باشد. در این نوع سبک رهبری، رهبر تصمیمات را بدون اینکه نظرات سایرین و یا گزارش‌های آن‌ها را در نظر بگیرد اتخاذ می‌کند. کارمندان از یک مسیر از قبل تعیین شده عبور می‌کنند و تصمیمات آن‌ها و توانایی‌هایشان نقش چندانی در ادامه روند شرکت ایفا نمی‌کند. کسی از آن‌ها می نمی‌گیرد؛ تنها از آن‌ها انتظار می‌رود در یک زمان و سرعت تعیین شده که توسط رهبر معین شده است، فعالیت کنند. صادقانه به ‌شما بگوییم، این سبک رهبری خفه، در اکثر سازمان‌های امروزی منسوخ شده است و اگر شرکتی هنوز هم از این فرهنگ سلطه‌گری استفاده می‌کند، از دست دادن کارمندهای آن شرکت اجتناب ناپذیر خواهد بود. پیشنهاد ما به‌ شما این است که اگر به ‌عنوان یک رهبری مستبد در حال فعالیت هستید، هرچه سریع‌تر روش‌های عاقلانه را به‌ سیستم رهبری خود تزریق کرده و سعی کنید از دیدگاه بقیه اعضای تیم شرکت خود استفاده‌ی مستمر کنید.


- دایره پوشش این مدل وسیع است.
- برای درک این مدل از 5 مرحله عبور می کنیم
 - مرحله اول: منبع پیام خود را به شکل رمز در می آورد.به صورت علامت های خاصی جهت مقصد می فرستد و انتظار او آن است که منبع بتواند با او در معنی یکسانی از پیام اشتراک داشته باشد.
برخی اشکالات وارده در این مسیر عبارتند از:
کمبود اطلاعات منبع /ناتوانی در رمز گذاری مناسب/عدم موفقیت در ارسال/ سرعت کم ارسال پیام/ نرسیدن پیام به مقصد/ ناتوانی مخاطب در رمز خوانی
موفقیت در ارتباط وابسته به موفقیت در تمام مراحل یاد شده است.

نکته*

 

- توضیح موضوع و مساله ای برای مقصدی که اصلا” او را نمی شناسیم شبیه یک معجزه است.
- ظرفیت یک کانال ارتباطی را می توان تصحیح کرد اما هرگز نمی توان بیش از ظرفیت کامل از آن استفاده کرد.
 - در مرحله دوم مدل
عنصر میدان تجربه مطرح می شود منبع و مقصد می بایست دارای تجربیات مشترک ،یکسان باشند تا امر اتصال پیام به طور موثر انجام شود.
اگر هیچ تجربه مشترکی میان منبع و مقصد وجود نداشته باشد ،ارتباط غیر ممکن است.
- منبع می بایست پیام را طوری تنظیم کند که با بخشهایی از تجربیاتش که به مقصد نزدیک است ربط دهد.
 در مرحله سوم مدل
مطرح می شود که هر فردی در فراگرد ارتباط،کد گذاری و باز خوانی کد را انجام می دهد.او دریافت کننده ،انتقال دهنده و شرح وتفسیر کننده است.
- آنچه یک فرد کد گذاری می کند وابسته به انتخاب پاسخهای قابل دسترس و موقعیت و شرایط مشخص و معنی هایی که ارتباط با آن هستند،دارد.
فرد به طور مداوم ، علایم را از محیط خود باز خوانی می کند. آنها را تفسیر می کندو بر اساس شرایط خاص واقعا”موجود عینی و ذهنی،چیزی را به عنوان نتیجه ،کد گذاری می کند.پس فراگرد ارتباط شروع و پایان ندارد و واقعا” بی انتهاست.
 درمرحله پنجم
شرام به نقش بازخورد و اهمیت آن در ارتباط می پردازد.منبع می بایست بر اساس بازخورد گیرنده ،پیام خود را تنظیم کند.
 نکته: در هر ارتباط بندرت پیام تنها در یک کانال فرستاده می شود منبع با استفاده از تن صدا،لحن صدا،و کیفیت صدا(عمق ، ارتفاع،خشن بودن،نازک بودن،قوی بودن،ظریف بودن،تند و کند بودن) کانال چهره،اندام وضعیت کلی بدن و… در حال ارسال پیام و باز خورد است.
- این نوع کانال ترکیبی(multiple channcl) حتی در ارتباط نوشتاری نیز وجود دارد.(تیتر،نوع فونت،اندازه،و رنگ،جای مطلب در صفحه ،تصویر و ….)


- دو ریاضی دان آمریکایی بودند که مدلی ساده و روشن را ارائه دادند این مدل از دیدگاهی ریاضی به بررسی ارتباط می پردازد.

- برای برقرای ارتباط نیاز به یک منبع است که بعد از رمز گذاری پیامی را تولید کند.این پیام به وسیله گیرنده رمز خوانی می شود.در این مدل به نقش پارازیت توجه شده است.
به طور مثال یک مرد در پشت تلفن (منبع) با دهانی تلفن(رمز گذار) کلماتی به کار می برد(پیام) این پیام صوتی در سیستم تلفن بصورت تحریک ا لکتریکی عبور می کند(کانال) و توسط یک گوشی تلفن دیگر (رمز خوان ) توسط ذهن شنونده تلفن (گیرنده) درک و فهمیده می شود.
- در این مدل رمز خوانی و رمز گذار ،هر نوع دستگاهی دانسته می شود که اطلاعات را در یک فرم به فرم دیگر تبدیل کند.
- مغز انسان نیز نوعی دستگاه رمز گذار است که تصاویر و ایده ها را به کلمه ونمادهایی تبدیل می کند که توانایی انتقال در گفتگو یا نوشته را داشته باشد.
- در این مدل پارازیت را مربوط به کانال یا پیام دانسته اند.
در این مدل توسعه کامپیوتر و توسعه اکثر مدلهایی که برای ارتباط طراحی شد تاثیر بسزایی داشته است.


 ۷. سبک رهبری بوروکراتیک و یا رهبری اداری و یا Bureaucratic Leadership

سبک رهبری بوروکراتیک یکی از سبک‌های رهبری است که می‌تواند به ‌ندرت تاثیرگذار باشد. رهبران بوروکراتیک با روش‌های کتابی پیش می‌روند. این نوع از رهبری می‌تواند در نقطه‌ی مقابل رهبری استبدادی قرار بگیرد که بیشتر مورد توجه و علاقه‌مندی کارمندان واقع می‌شود. اما در این نوع از روش‌های رهبری، در صورت بروز یک مشکل با شیوه‌های ابداعی کارمندان جدید خود مخالفت می‌کند چرا که او پایبند به شیوه‌های قدیمی موجود در کتاب است. ممکن است  کارکنان شرکتی که با این سبک رهبری پیش می‌رود به‌ مانند کارکنان شرکتی که تحت کنترل رهبری خودکامه کار می‌کنند احساس محدودیت نکنند، اما هنوز هم در این نوع سبک رهبری آزادی عمل کمی در چگونگی ایفای نقش کارمندان وجود دارد. این نوع از رهبری هم مانند رهبری خودکامه می‌تواند خیلی زود نوآوری موجود در کارمندان را خنثی کند و قطعاً برای شرکت‌هایی که اهداف بلند پروازانه برای رشد سریع خود دارند توصیه نمی‌شود.

در آخر ما به ‌شما توصیه می‌کنیم برای ارزیابی سبک رهبری خود ترکیبی از سبک‌های رهبری فوق را با توجه به ‌صنعت، شغل و اهداف شرکت خود انتخاب کنید. با توجه به ‌نظریات کارآفرینان بسیار موفق، ترکیبی از سبک‌های رهبری می‌تواند منطق عمل شما را بالا ببرد. با استفاده از این منطق شما می‌توانید ارزیابی کنید که چگونه محیط اطراف خود را تفسیر کنید و واکنش‌های کارمندان خود را در جهت پیشرفت و ایمنی شبکه شغلی خود به ‌چالش بکشید. حتی اگر شما یک رهبر فردگرا هم باشید باید بتوانید با روش‌های خود آگاهانه و خلاق در درجه‌ی اول اقدامات خود را در جهت توسعه‌ی شرکت خود و همین‌طور خلاقیت‌های فردی و اعتماد به ‌نفس بالای کارمندان‌تان برنامه‌ریزی کنید. یک رهبر خوب همیشه می‌تواند به ‌شهود خود در فرآیندهای سازمانی اعتماد کنند، همین‌طور قادر است با سایر اعضای تیمش به‌ راحتی ارتباط برقرار کند و به ‌همین ترتیب بتوانند ایده‌های آن‌ها را درک کند و از آن‌ها استفاده کند.


 ۶.  سبک رهبری عملیاتی و یا Transactional Leadership

سبک رهبری عملیاتی از جمله سبک‌های رهبری گاهی موثر به ‌حساب می آید. روش رهبری عملیاتی امروزه نسبتاً در میان شرکت‌های مختلف رایج شده است. در این روش مدیران و رهبران سعی می‌کنند به‌ کارمندانی که وظایف خود را انجام می‌دهند پاداش بدهند. برای مثال تیم‌های بازاریابی برنامه ریزی شده‌ جوایزی را برای کمک به‌تولید یک تعداد مشخص از محصول‌ها، در پایان هر سه ماه دریافت می‌کنند. به‌سبک رهبری عملیاتی رهبری معامله‌ای هم می‌گویند. رهبری عملیاتی به‌ایجاد نقش و مسئولیت برای هر کارمند کمک می‌کند، پاداش می‌تواند انگیزه‌ی خوبی برای بهبود روابط فردی در کار منجر شود؛ همچنین می‌تواند کارمندان را به‌گونه‌ای تربیت کند که آنها حداقل کار خود را در حیطه‌ی توانایی‌هایشان انجام دهند. این یعنی این‌که هر کارمند می‌داند که چه مقدار کار یا تلاش لازم است تا بتواند به‌ جایزه و پاداش مورد نظر دسترسی پیدا کند. این نوع از سبک رهبری می‌تواند برنامه‌های انگیزشی را برای بالا بردن سطح انگیزه در میان کارمندان ارائه کند. اما به‌ یاد داشته باشید همیشه این نوع از برنامه‌ها باید متمرکز و همسو با اهداف شرکت شما باشند.


 ۴.  سبک رهبری استراتژیک و یا Strategic Leadership

سبک رهبری استراتژیک معمولاً یک سبک رهبری موثر به‌ حساب می آید. مکان نوع سبک رهبری در تقاطع و تعامل مستقیم بین عملیات اصلی شرکت و همین‌طور فرصت‌های رشد فردی به‌ عنوان رهبری قرار می‌گیرد. در این روش رهبر سعی می‌کند بار مسئولیت‌های اجرایی خود را در حالی که اطمینان حاصل می‌کند شرایط کاری فعلی برای هر کسی دیگری از جمله کارمندان و بقیه‌ی اعضای تیم شرکت، شرایط کاری پایدار و موثری است، برعهده می‌گیرد.


۳.  سبک رهبری آزادی‌خواهانه و یا Laissez-Faire Leadership

راهنمایی آزادی‌خواهانه معمولاً می‌تواند گاهی موثر واقع شود. رهبری آزادی‌خواهانه، حداقل رهبری تحت نفوذ می‌باشد که قدرت بسیار زیادی ندارد. اصطلاح فرانسوی Laissez-Faire  به ‌معنای واقعی کلمه اجازه دادن به ‌بقیه” ترجمه می‌شود، در این روش رهبران تقریباً تمام قدرت خود را مابین کارمندان خود قسمت می‌کنند. اگرچه سبک رهبری آزادی‌خواهانه می‌تواند کارمندان شما را با اعتماد به‌نفس بیشتری وادار به ‌کار کردن کند و این احساس را به آن‌ها بدهد که همه با هم دوست هستند و یا اینکه بتواند توانمندی آن‌ها را در هنگام کار بیشتر کند، اما در عین حال، می‌تواند توسعه‌ی خود شما را به ‌عنوان یک رهبر محدود کند و شاید هم بتواند فرصت‌های مهم شرکت را برای رشد بیشتر نادیده بگیرد. بنابراین به‌ شما توصیه می‌کنیم اگر از سبک رهبری آزادی‌خواهانه استفاده می‌کنید سعی کنید همیشه این نوع سیستم رهبری خود را در حال کنترل نگه دارید


 ۲. سبک رهبری خودکامه و یا  Autocratic Leadership

رهبری خودکامه معمولاً به ‌ندرت می تواند موثر واقع شود. رهبری مستبدانه و یا همان رهبری خودکامه، مع رهبری دموکراتیک می‌باشد. در این نوع سبک رهبری، رهبر تصمیمات را بدون اینکه نظرات سایرین و یا گزارش‌های آن‌ها را در نظر بگیرد اتخاذ می‌کند. کارمندان از یک مسیر از قبل تعیین شده عبور می‌کنند و تصمیمات آن‌ها و توانایی‌هایشان نقش چندانی در ادامه روند شرکت ایفا نمی‌کند. کسی از آن‌ها می نمی‌گیرد؛ تنها از آن‌ها انتظار می‌رود در یک زمان و سرعت تعیین شده که توسط رهبر معین شده است، فعالیت کنند. صادقانه به ‌شما بگوییم، این سبک رهبری خفه، در اکثر سازمان‌های امروزی منسوخ شده است و اگر شرکتی هنوز هم از این فرهنگ سلطه‌گری استفاده می‌کند، از دست دادن کارمندهای آن شرکت اجتناب ناپذیر خواهد بود. پیشنهاد ما به‌ شما این است که اگر به ‌عنوان یک رهبری مستبد در حال فعالیت هستید، هرچه سریع‌تر روش‌های عاقلانه را به‌ سیستم رهبری خود تزریق کرده و سعی کنید از دیدگاه بقیه اعضای تیم شرکت خود استفاده‌ی مستمر کنید.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل کرال مووی دنیای از خوشمزه ها فروشگاه پکیج ناب آموزش مباحث مربوط به راه اندازی سایت ژوبین